English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5873 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nuclear dud U بمب عمل نکرده اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
absolute dud U گلوله اتمی عمل نکرده
dwarf dud U بمب اتمی عمل نکرده
Other Matches
unbowed U انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
unexploded U عمل نکرده مهمات عمل نکرده
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
look before your leap U گز نکرده
single U ازدواج نکرده
untravelled U سفر نکرده
abortive <adj.> رشد نکرده
unsight U امتحان نکرده
indigested U فکر نکرده
soles U ازدواج نکرده
unkempt U شانه نکرده
rudimental U رشد نکرده
niet le fait U او نکرده است
sole U ازدواج نکرده
uncounselled U مشورت نکرده [نداده]
paddies U برنج اسیاب نکرده
paddy U برنج اسیاب نکرده
dud U گلوله عمل نکرده
unused U عادت نکرده بکارنبرده
seed wool U پنبه خام یاپاک نکرده
gear blank U چرخ دنده کار نکرده
unfledged U پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
You haven't changed. U تو هیچ تغییر نکرده ای [رفتار] .
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
hung striker U چاشنی عمل نکرده نارنجک
stunted tree U درخت رشد نکرده وکوتاه
impennate U دارای بالهای رشد نکرده
he is not quite rested U خوب رفع خستگی نکرده
clean U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
unschooled U تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
cleans U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleanest U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleaned U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
Nobody was late except me . U هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
bomb cemetery U محل تخریب بمبهای عمل نکرده
dwarf dud U جنگ افزار هستهای عمل نکرده
Nothing has changed there. U آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
polywag U دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
slinking U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
abortion سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions U سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
slinks U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to U تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
presumptive instruction U دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
accumulated profit U پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
syntactic error U خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
triatomic U سه اتمی
nuclear strike U تک اتمی
hexatomic U شش اتمی
nuclear U اتمی
atomic U اتمی
diatomic U دو اتمی
monoatomic U یک اتمی
monoatomic gas U گاز تک اتمی
nuclear cell U پیل اتمی
monoatomic solid U جامد تک اتمی
median lethal dose U دوزمتوسط اتمی
fission reactor U واکنشگاه اتمی
mass number U وزن اتمی
diatomic molecule U مولکول دو اتمی
fission to yield ratio U بازده اتمی
fission products U مواد اتمی
monoatomic molecule U مولکول تک اتمی
fission bomb U بمب اتمی
mushromm could U کلاهک اتمی
nuclear parity U همطرازی اتمی
nuking U زیردریایی اتمی
nuking U نیروگاه اتمی
nuking U کنشگر اتمی
nukes U کنشگر اتمی
nukes U نیروگاه اتمی
nuked U کنشگر اتمی
nuclear warfare U جنگ اتمی
nuclide U اشکال اتمی
polyatomic U چند اتمی
nukes U زیردریایی اتمی
tetratomic U چهار اتمی
A-bomb U بمب اتمی
A-bombs U بمب اتمی
nuclear winter U زمستان اتمی
nuke U زیردریایی اتمی
nuke U نیروگاه اتمی
nuke U کنشگر اتمی
nuked U زیردریایی اتمی
nuked U نیروگاه اتمی
atomics U فیزیک اتمی
atomic clock U ساعت اتمی
atomic bond U پیوند اتمی
atom samshing U انفجار اتمی
atomic orbital U اوربیتال اتمی
atomic pile U واکنشگاه اتمی
atomic reactor U واکنشگاه اتمی
atomic polarization U قطبش اتمی
atomic fission U شکافت اتمی
atom rocket U موشک اتمی
atom number U عدد اتمی
atomic size U اندازه اتمی
atomic configuration U ارایش اتمی
atomic number U عدد اتمی
atomic fusion U همجوشی اتمی
atomic fusion U گداخت اتمی
atomic interaction U بر هم کنش اتمی
atomic lattice U شبکه اتمی
atomic mass U جرم اتمی
atomic energy U انرژی اتمی
atomic energy U نیروی اتمی
atomic crystal U بلور اتمی
atomic radius U شعاع اتمی
atomic weight U جرم اتمی
nuclear U مربوط به اتمی
nuclear reactors U پیل اتمی
cloud U قارچ اتمی
nuclear reactor U پیل اتمی
clouding U قارچ اتمی
clouds U قارچ اتمی
pile U پیل اتمی
atomic weight U وزن اتمی
piled U پیل اتمی
atom bomb U بمب اتمی
atomic absorption U جذب اتمی
atom bombs U بمب اتمی
atomic structure U ساختار اتمی
fallout U ریزش اتمی
radiation U تشعشع اتمی
atomicity U فرفیت اتمی
nuclear equipoise U گلوله اتمی ممنوعه
nuclear parity U قدرت اتمی یکسان
particle physics U فیزیک ذرات اتمی
atomic form factor U ضریب پراکندگی اتمی
fallout U گرد و غبار اتمی
atomic scattering factor U عامل شکل اتمی
atomic scattering factor U ضریب پراکندگی اتمی
weapon debries U بقایای ترکش اتمی
transattack period U مدت ادامه تک اتمی
valence U بنیان ترکیب اتمی
atomic form factor U عامل شکل اتمی
nuclear warfare U میدان جنگ اتمی
conventional U جنگ غیر اتمی
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
atom samsher U دستگاه انفجار اتمی
nuke U جنگ افزار اتمی
transattack period U زمان اجرای تک اتمی
hydrogen bombs U بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bomb U بمب ترکیبی اتمی
uranium pile U مشعل هسته اتمی
A-bombs U بمباران اتمی کردن
nuked U جنگ افزار اتمی
radio active U دارای تشعشع اتمی
radiation intensity U شدت تشعشع اتمی
nuking U جنگ افزار اتمی
nucleonics U بحث هسته اتمی
fission U شکستن هسته اتمی
fission U عمل تجزیه اتمی
atomic air burst U ترکش هوایی اتمی
polyatomic molecule U مولکول چند اتمی
residual U مربوط به ریزش اتمی
nukes U جنگ افزار اتمی
A-bomb U بمباران اتمی کردن
feasion U بمب ترکیبی اتمی
homopolyatomic U چند جور اتمی
heteropolyatomic U چند اتمی ناجور
heteroatomic chain U زنجیر ناجور اتمی
atomic weapon U جنگ افزار اتمی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
effective atomic number U عدد اتمی موثر
atomic spectroscopy U طیف بینی اتمی
gram atomic weight U وزن اتمی به گرم
film badge U علامت تشعشعات اتمی
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
fallout pattern U نمونه ریزش اتمی
feasion U عمل ترکیب اتمی
atomic time U زمان انفجار اتمی
homopolyatomic U چند اتمی جور
interatomic spacing U فاصله بین اتمی
cloud cover U غلظت ابر اتمی
mass number U عدد وزن اتمی
atomic mass unit U واحد اتمی جرم
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
atomization U عمل بمباران اتمی
cloud amount U غلظت ابر اتمی
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
subatomic U وابسته به پدیدههای درون اتمی
emergency risk U خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
surprise dosage U دریافت دوز ناگهانی اتمی
Recent search history Forum search
1He has been publicly disgraced for offenses of which he was not guilty.
2single gas
2single gas
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com